سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جوانی

و اما پس از سالها دوشنبه 84/9/7 ساعت 4:58 عصر
و اما پس از سال ها، فردا ...

خدایا من اینهمه تلاش کردم و اینهمه سختی رو شکست دادم تا روزی مثل فردا رو با موفیت پشت سر بذارم. خودت شاهدی که من چقدر مشکل رو تحمل کردم تا بتونم خیلی چیزها رو باهم داشته باشم. با این همه خوبی منو به این جا رسوندی و هر لحظش کنارم بودی (در این شکی ندارم) پس تا آخرین لحظه با من باش ... دستتو بذار روی شونمو تا لحظه آخر با من باش،‌ تا لحظه آخر با من بـــــــــــــــــــــــاش.

و اما پس از سال ها درس و تلاش و خیلی چیزهای دیگه (حداقل برای من) فردا داره میاد، فردایی که ممکنِ فرداهای من بهش خیلی وابسته باشن،‌ شاید هم ربطی به هم ندارن با این اوضاع و احوال مملکت ولی خوب به هر حال ...

خلاصه:

فیتیله فردا کنکوره، پس فردا تعطیله

یه حقیقتی رو باید بگم، خیلی اضطراب دارم ... از چی میترسم نمی دونم اما حسش داره دیوونم میکنه. ولی اگر مادر مهربونم که همه زندگی و هستیمو بهش مدیونم و باران گلم توی این مدت نبودن از اینی که هستم خیلی خیلی مضطرب تر و نگران تر بودم. ازتون ممنونم ... خیلی زیاد.

من میرم که با بهترین اتفاق برگردم ... دعام کنید.


نوشته شده توسط: حمزه بجنوردی


ِْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

و اما پس از سالها
شرح هجران

خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
1344


:: بازدیدهای امروز ::
0


:: بازدیدهای دیروز ::
0



:: درباره من ::

جوانی

حمزه بجنوردی
آرام با حوصله عاشق پیشه و صبور شوخ طبع

:: لینک به وبلاگ ::

جوانی



:: خبرنامه ::

 

:: وضعیت من در یاهو::

یــــاهـو